آقای روحانی: عجله چرا؟
آنچه را حسن روحانی در طی نامه ای به دکتر ظریف و دکتر صالحی خطاب کرده است،باید آن را بخشی از روند های اجنتناب نا پذیر واکنش و اقدام متقابل ایران به نقض برجام از سوی آمریکا دانست.در شرایط حاضر حسن روحانی اقدام به چنین واکنشی را در پاسخ به تمدید قانون تحریم آمریکا و در راس همه آنها جمهوری خواهان در دستور کار قرار داده است.اقدام به چنین واکنشی اگر چه ضروری و مقرون به صواب است،اما همه مسیر های پیش رو برای پاسخ و واکنش نیست. چراکه این اقدام هم به اندازه قانون تمدید تحریم،چشم انداز استفاده از مزایای پیش بینی شده در برجام را تا میزانی با چالش با چالش و مانع می سازد.به نظر می رسد که دولت روحانی در این تصمیم دچار نوعی تعجیل و شتابزدگی شده است.این برداشت و چنین تصوری از کنش روحانی و اعضای دیپلماسی هسته ای بدان جهت است که آنان از سایر مسیر ها و راه های موجود برای واکنش متقابل غافل مانده اند و به تنها راه موجود یعنی اقدام مشابه که همان راهبرد مینیمالیستی و تاکتیک حد اقلی است، قناعت کرده اند.
بزرگترین خطای استراتژیک روحانی و تیم هسته ای آن است که آنان تمدید قانون تحریم آمریکا را با تفسیری مضییق به معنای نقض برجام دانسته اند. در صورتی که قراینی وجود دارد که نشان می دهد اینگونه نیست.برای نمونه دولت روحانی و تیم هسته اش توجه ندارد که از لحاظ حقوقی تحریمهای غیرهستهای ناقض توافق هستهای نیستند، به این دلیل که طبق اعلام رسمی، مذاکرات غیرهستهای در دستور کار مذاکرات هستهای نبوده است.ضمن آنکه دولت روحانی گویی شرط اصلی خود را بابت مذاکره در اولین مرحله از نشست ایران با 1+5 از یاد برده است.دولت روحانی در آذر 1392 شرط گذاشته بود که هیچ موضوع دیگری مانند حقوق بشر و مسائل مربوط به موشک مورد مذاکره قرار نگیرد. پس چگونه است که دولت روحانی تمدید تحریم جمهوری خوهان را که مربوط به پیش از برنامه هستهای است،به معنای نقض برجام دانسته است؟
اگر دولت روحانی در صدد واکنش است،باید با تفسیری موسع و با مسیر های حقوقی و سیاسی در صدد واکنش متقابل باشد و از توسل به دیپلماسی ماشه اجتناب کند.هم اینک کنشی را که روحانی متوسل شده است،کنشی است که آب به آسیاب ایران ستیزان جمهوری خواه می ریزد.چون آنان به دنبال اقدامات تحریکی هستند که بتواند نشانه ای از نقض برجام از سوی ایران باشد. برای نمونه آنان این گونه اقدامات تعجیلی را مقدمات نقض برجام از سوی ایران می دانند.
واقعیت آن است که برای ایران بهره گیری از مزایای برجام از مسیر حقوقی،متضمن بهره گیری بیشتری است. چراکه ایران می تواند با مراجعه به متن توافق به این مهم دست یابد که آیا تمدید تحریمهای غیرهستهای ناقض برجام است یا نه؟ از سوی دیگر ایران می تواند به بندهای مسئله دار و همسو با نقض برجام در داماتو اعتراض کند. به این ترتیب اگر ایران بتواند از نظر حقوقی ثابت کند که برجام نقض شده، باید در اولین اقدام به کمیسیون مشترک نقض برجام مراجعه و شکایت کند. اگر این کمسیون نظر ایران را بپذیرد، خود شاکی و مدعی آمریکا میشود. این به این معناست که اجماعی سیاسی پشت سر ایران در مقابل آمریکا به وجود میآید و احتیاجی نیست ایران خود از نظر سیاسی بجنگد. در این شرایط ایران روی حساب اروپاییها، روسیه و چین می تواند از اقدامات ضد برجام آمریکا جلوگیری کند.
جان کلام آن که اگرثابت شود که دولت روحانی راهبرد های مینیمالیستی و تعجیلی را بر راهبرد صبر و انتظار با هدف شائبه بهره برداری سیاسی با توجه به نزدیکی انتخابات ترجیح داده است،باید پذیرفت که نقد دلواپسان و مخالفانش مبنی بر آنکه دولت او همچون دولت حسینقلی و قرار دادش همچون ترکمنچای به منافع ملی و آرمان های ملت پشت پا زده،نقدی به صواب بوده است. دولت روحانی باید بداند که چرخ اقتصاد مردم نمی گردد،پس در این وانفسا لا اقل اجازه دهد که به جهت از دست دادن همه آن فرصت ها،چرخ سانتریفیوژها بچرخد.