حق آزادی بیان یکی از آزادیهای اساسی بشر است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای بین المللی به رسمیت شناخته شده است. این حق در ردیف آزادیهای سیاسی مدنی و نسل اول حقوق بشر به شمار می رود و تعهدات دولتها درباره این دسته از حقوق از باب تعهدات به نتیجه(5) است�؛ یعنی دولتهای عضو میثاقهای مربوط، متعهدند بدون ملاحظه امکانات موجود و یا شرایط و اوضاع و احوال حاکم بر جامعه، این حقوق را تضمین و محترم بشمارند. ماده نوزده اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب سال 1948 می گوید:
�هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد. این حق مستلزم آن است که کسی از داشتن عقاید خود بیم و نگرانی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و دریافت و انتشار آن به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد�.
هر چند اعلامیه جهانی حقوق بشر، ماهیت یک �اعلامیه� را دارد؛ ولی تایید مفاد آن در اسناد متعدد بین المللی پس از آن و نیز در قطعنامه های صادره از مجمع عمومی سازمان ملل متحد، بیشتر مفاد این اعلامیه را به حقوق عرفی بین المللی بدل ساخته است. ماده نوزده بند دو میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب سال 1966 (که به سال 1347 به امضای دولت ایران و در سال 1354 به تصویب مجلس رسیده است) مقرر می دارد:
�هر کسی، بدون هیچ گونه ملاحظه ای، دارای حق آزادی عقیده و بیان است. این حق مشتمل بر آزادی جست وجو و دریافت و رساندن اطلاعات و اندیشه ها از هر نوع، خواه شفاهی، کتبی، چاپ یا به صورت هنری یا به هر وسیله دیگر فارغ از ملاحظات مرزی است.
با توجه به آن که دولت ایران عضو این میثاق است و با ملاحظه ماده نه قانون مدنی ایران که می گوید:
�مقررات عهودی که طبق قانون اساسی بین دولت ایران و سایر دول منعقد شده باشد در حکم قانون است�
مقررات میثاق مزبور در حکم قوانین عادی است و در کنار سایر قوانین، جزیی از حقوق موضوعی ایران محسوب می شود. از سویی دیگر، حقوق ایران حقوق مذهبی است و مطابق اصل چهارم قانون اساسی همه قوانین و مقررات باید بر اساس موازین اسلامی باشد. بر این اساس، بحث از حق آزادی بیان از زاویه آموزه های اسلام، بحثی مطابق با واقعیت علمی و حقوقی در نظام حقوقی ایران است. اکنون نوبت آن است تا آزادی بیان تعریف شود.