به قدرت رسیدن ترامپ و جمهوری خواهان در آمریکا را باید آغاز فصل جدیدی از الگو های راهبردی علیه ایران دانست. وجود این شرایط  ناشی از تعارض و تضاد 30 ساله ایران و آمریکا است.از سوی دیگر وجود این شرایط با توجه به شواهد و نشانگان آن در آینده مناسبات ایران و آمریکا،به معنای آن است  که هر گونه همکاری،تعامل و مصالحه نیم بند آمریکا  با ایران در شرایط ناپایدار انجام گرفته است.در این راستا، الگوی مهار و بازدارندگی جدید ترین راهبردی است که جمهوری خواهان در پی تعقیب آن علیه ایران هستند. جمهوری خواهان این راهبرد را بیشتر بدان جهت که ایران در برابر مصالحه،تعامل و همکاری مقاومت می کند،تعقیب می نمایند.در نگاه جمهوری خواهان،موقعیت پیشا برجام به ایران امکان داده است که موقعیت منطقه ای خود را ارتقاء داده و از این طریق به توان بازدارندگی نسبی در برابر آمریکا دست یابد.حال در روزگاران پسا برجام نوبت اجرایی سازی راهبرد مهار و بازدارندگی است.

    راهبرد مهار و بازدارندگی جمهوری خواهان و کابینه ضد ایرانی و رادیکال ترامپ در کنار مهار نظامی و مهار راهبردی،بیشتر بر مهار اقتصادی تاکید می کند.مهار اقتصادی ایران از سوی جمهوری خواهان را می توان در قالب تحریم های اقتصادی مورد ملاحظه قرار داد. چراکه آنان باور دارند که سیاست تحریم اصلی ترین نماد بازدارندگی اقتصادی است. از طرف دیگر،شواهدی وجود دارد که نشان می دهد کاهش قدرت اقتصادی ایران مطلوبیت های بیشتری را برای آمریکا ایجاد خواهد کرد.این امر به معنای نماد محدودیت های غیر مستقیم برای افزایش قدرت ملی ایران می باشد.

   تحریم های اقتصادی جدید جمهوری خواهان علیه ایران در تمدید قانون تحریم نمود یافته است. در شرایط حاضر تصویب و اعمال تحریمهای جدید جمهوری خواهان علیه ایران به بهانه های غیر هسته ای،مصادره اموال ایران در آمریکا، ممانعت از دستیابی ایران به سیستم مالی آمریکا و همچنین تصویب طرح جدید ضد ایرانی کنگره مبنی بر منع فروش هواپیما به ایران صورت گرفته است.به جرات می توان گفت که هدف اصلی آمریکا از تعقیب مهار اقتصادی در قالب سیاست تحریم، جلوگیری از بهره مندی ایران از مزایای پیش بینی شده در برجام است و این در شرایطی است که بیش از 10 ماه از اجرایی سازی برجام می گذرد و آمریکا با رفتار های کارشکنانه و مواضع کج دار و مریز خود در صدد آن نیست که به تعهدات خود در اجرای برجام پایبند باشد.این امر واکنش های ایران علیه آمریکا را به همراه خواهد داشت.به گونه ای که ایران را در راستای قابلیت های خود در مدار یک سیکل دوباره برای از سر گیری پروژه و فعالیت هسته ای قرار می دهد تا هژمونی آمریکا را در ساختار نظام بین الملل به چالش گیرد.