تهدیدات پیونگ یانگ تا چه میزان جدی است؟
کیم جونگ اون، رهبر جوان کره شمالی برای جهانیان چهره ای آشناست. از او اساساً به رهبری بی تجربه و نادان یاد می کنند.اما به رغم آنچه که تصور می شود و می گویند او نه رهبری بی تجربه است و نه نادان.چراکه مواضع سرسخت او بر سر برنامه های موشکی کشورش متضمن نوعی اتهام زدایی حول محور شخصیتش در شبه جزیره کره شده است.این فرضیه از زمانی قوت گرفته است که کره شمالی توانست تحت مدیریت مشت آهنینش به گونه ای موفقیت آمیز یک بمب هیدروژنی را در 6 ژانویه 2014 آزمایش و متعاقب آن به گونه ای موفق اقدام به پرتاب موشک ستاره درخشان 4 در هفتم فوریه 2016 آنهم تحت ارادۀ استراتژیک حزب کارگران این کشور در مدار زمین کند و موفقیت این آزمایشاتش را در تنها تلویزیون بسته و تکصدایی این کشور جشن بگیرد. به واقع بعد از انجام موفقیت آمیز این آزمایشات بود که آن اتهام زدایی روی شخصیت اون صورت گرفت، تا حدی که در وقت حاضر از او به تنها استراتژیست اصلی کرهشمالی یاد می کنند.در راستای همان مواضع گذشته اون، کره شمالی اقدام و مبادرت به پنجمین آزمایش هسته ای خود را در ساعت 10 صبح روز جمعه 9 سپتامبر 2016 نموده که زمین لرزه ای را به قدرت 3/5 دهم ریشتر در شبه جزیره کره به همراه داشته است. با توجه به مواضع کیم جونگ اون،پرسش اساسی آن است که چرا اساسا برنامه هسته ای مقامات پیونگ یانگ شدت می گیرد و در این میان روش بر خورد برای جلوگیری از تکرار چنین رفتار هایی چیست؟ از جمله دلایل و اسباب و علل توسعه شتاب گیرنده برنامه هسته ای مقاماتپیونگ یانگ به ویژه شخص اون، ابتدا سنجشی برای توان بازدارندگی و حفظ موازنه تهدید و مآلاً ادامه تنش در حیات سرزمینی آسیای خاوری است،لذا غیر منتظره نیست که با توجه به الگو ها و کنش های رفتاری کیم جونگ اون،این اقدام و آزمایش جدید کره شمالی در برنامه هسته ای نه تنها تهدید جدی علیه صلح امنیت همسایگانش از جمله کره جنوبی و ژاپن، بلکه تهدیدی برای صلح و امنیت جهان از جمله تهدیدی برای منافع ایالات متحده آمریکا در حوزه های فرآتلانتیکی نیز باشد.ضمن آنکه نباید از اقدام پیونگ یانگ در این برنامه های جدید آنهم برای اثبات نوعی استقلال عمل نسبت به متحد بزرگش یعنی چین و همچنین راهبرد نان در برابر رآکتور و مآلاً بی ثبات سازی حیات سرزمینی شبه جزیره غافل ماند. دلیلی دیگری که می تواند توجیهی برای اقدام به عمل مقامات پیونگ یانگ در آزمایش برنامه های موشکی باشد، نمایش توانمند سازی گام به گام این کشور برای ساخت موشک های بین قاره ای است. موشک هایی که بتوانند فاصله ده هزار کیلو متری خاک بین کره و آمریکا را بپیمایند. به این ترتیب با ساخت موشک های بین قاره ای شهر های آمریکا نیز می توانند در تیر رس پیونگ یانگ قرار گیرند. به این ترتیب با سلسله اقداماتی که در حیطه برنامه های هسته ای به وسیله مقامات پیونگ یانگ به انجام می رسد، این اقدامات برای جهانیان می تواند حامل این پیام باشد که تهدیدات آنان حالا جدی است و آن مقامات تحت استراتژی های اون قادر خواهند بود که کلاهکهای هستهای در همه ابعادش را بسازند و آن را بر موشکهای بالستیک سوار و دشمنانش را هدف قرار دهند. تمامی این اتفاقات در حالی می افتد که کره شمالی تا نهایت تحریم ها و فشار های بین المللی پیش رفته، اما همچنان نگران تحریم های مجدد نیست.در این میان با توجه به فعلیت یافتن تهدیدات بالقوه مقامات پیونگ یانگ مسئله اساسی برای جامعه بینالملل چیست؟ و باید چه روشی را در برخورد با آنان اتخاذ کند؟ آیا جامعه بین الملل همچون گذشته باید بر راهبرد تداوم تحریم ها تکیه کند یا اینکه برای متقاعد ساختن راهبران پیونگ یانگ راهبرد مذاکره را در دستور کار قرار دهد؟ در این راستا آمریکا و متحدانش یعنی کره جنوبی و ژاپن می دانند که اگر بخواهند بر راهبرد تداوم تحریم تکیه کنند،اون آرام نمی نشیند و به هیچ قیمتی زرادخانه هستهایاش را رها نمیکند و این به معنای اعلان جنگ است که به واقع به معنای سایه کابوس و تراژدی هیروشیما بر حیات سیاسی شبه جزیرهکره خواهد بود. پس تنها راه برخورد متحدان ایالات متحده آمریکا چیزی جز مذاکره نیست.به این ترتیب ایالات متحده آمریکا و متحدانش باید برای جلوگیری از تکرار تراژدی هیروشیما بر حیات سیاسی آسیای خاوری و شبه جزیره کره، راه مذاکره را به پیش بگیرند تا شاید بتوانند آرامش و ثبات را در حیات سیاسی شبه جزیره باز گردانند و از بی ثبات سازی مداوم کیم جونگ اون در حیات سیاسی آسیای خاوری جلوگیری کنند.