واکاوی اسباب و علل تصاعد بحران امنیتی در ترکیه
امروز حزب حاکم ترکیه سرخورده از تمام خوش بینی های ناشی از دو دهه از عملکرد خود،گرفتار یک نا امنی داخلی است.تداوم و تکرار انفجارها و حملات تروریستی در سال 2015 و دو حمله تروریستی مهیب اخیر آنهم به فاصله یک روز در 7 و 8 ماه ژوئن 2016 در استانبول و شهر میدیات در استان ماردین ترکیه نشانه های خطرناکی از گسترش ویروس تروریسم و نا امنی به داخل مرزهای وقت حاضر ترکیه است.تداوم و تکرار این وضعیت به معنای آن است که ترکیه روی گسل انفجار و نا امنی قرار گرفته است.در آنچه که به گسترش ویروس تروریسم به درون مرز های داخلی ترکیه خوانده می شود،نقش یک علت بیش از هر عامل دیگری غیر قابل انکار است.
در این ارتباط آنچه بیش از همه نقش بازی می کند،ریشه در کنش ها و الگو های رفتاری دیروز و امروز رهبران حزب عدالت و توسعه دارد. به عبارت دیگر،نخبگان حاکم حزب عدات و توسعه باید بدانند مسئولیت بخشی از آنچه که امروز در ترکیه می گذرد،با خود آنهاست.مماشات بی دلیل با داعش و راهبرد بازی با سوریه و همچنین فوبیای استقلال طلبی کردها از سوی نخبگان حزب عدالت و توسعه جملگی از نشانگان بارز همان کنش ها و الگو های رفتاری است که از سوی رهبران وقت حاضر ترکیه سر زده است.ضمن آنکه تحرکات ایذایی و خارج از هنجار نخبگان حزب عدالت و توسعه علیه کرد های پ.ک.ک و یگان های مدافع خلق(ی.پ.ک) که منجر به اقدامات تلافی جویانه کردها شده است،زمینه را برای تصاعد بحران امنیتی در ترکیه فراهم کرده است.
از میان علل و عواملی که برای بحران امنیتی وقت حاضر ترکیه دخیلند،جنگ داخلی با پ.ک.ک و تلاش برای استحکام پایه های قدرت نخبگان حزب عدالت و توسعه به ویژه شخص رجب طیب اردوغان بیشتر از عوامل دیگرنقش دارند. به واقع این عوامل در وقت حاضر به علت العلل بروز بحران امنیتی در ترکیه شده است. این عوامل در کنار کنش های دیگر رهبران حزب عدالت و توسعه از جمله سناریو های مماشات سازمان یافته با داعش و راهبرد بازی با سوریه وضعیت هم تکمیلی یافته و زمینه را به گونه فراهم کرده که عرصه های داخلی ترکیه با بحران امنیتی مواجه گردد.
در این راستا اگر بخشی از بروز بحران امنیتی حال حاضر ترکیه به حملات مرگبار و مخرب داعش ارتباط دارد،این ارتباط ناشی از مماشات سازمان یافته رهبران حزب عدالت و توسعه با این فرقه تروریستی است.در این ارتباط بعد از وارد شدن داعش به گردونه معاملات با رهبران حزب عدالت و توسعه آنهم با هدف تعقیب منویاتی شوم،این رهبران همواره نسبت به حرکات خزنده داعش به درون مرز های سیاسی ترکیه بی توجه بوده اند. در حقیقت همان گروهی که از سوی حکومت ترکیه و کشورهای حامی تروریسم تقویت شده بود، به اندک زمانی بلای جان مردم ترکیه شد و از وضعیت امور جهنمی ساخت که نظام سیاسی ترکیه کمتر به خود دیده بود.
درباره سناریوی بازی با سوریه نیز این نکته در خور توجه است که رهبران حزب عدالت و توسعه با اصرار و انهماکی برای براندازی بشار اسد و تغییر رژیم سوریه انجام داده اند،ندانسته خود را درگیر بحرانی کرده اند که شاید دود این بحران بیشتر همه به چشم خودشان می رود.رهبران حزب عدالت و توسعه می بایست از هرگونه اصرار و انهماک برای تغییر رژیم سوریه دوری می کردند. چرا این کشور بر خلاف عربستان و یا قطر صدها مایل مرز مشترک با سوریه دارد و از سوی دیگر دو جامعه کرد در سوریه و ترکیه در دو سوی مرز دو کشور به نام ترکیه و سوریه زندکی می کنند. امروز نخبگان حزب حاکم ترکیه خود بهتر و بیش از همه می دانند که اگر سوریه تجزیه شود چه خطراتی امنیت ملی آنها را تهدید خواهد کرد.هم اینک بازی با سوریه از سوی رهبران حزب عدالت و توسعه بجای آنکه فوایدی استراتژیک را عایدشان کند،راهبردشان را قرین وهن و شکست کرده است.
اما سناریوی جنگ داخلی با پ.ک.ک که از سلسله اقدامات جدید رهبران حزب عدالت و توسعه به حساب می آید، از زمانی در دستور کار قرار گرفت که حزب عدالت و توسعه نتوانست در انتخابات پارلمانی ژوئن 2015 پیروز شود.اگر چه در انتخابات ماه نوامبر که به تلافی شکست انتخابات ژوئن 2015 حزب عدالت و توسعه توانست اکثریت پارلمان را بدست بیاورد،اما این پیروزی تبعات سنگینی برای ترکیه داشت و نخبگان حزب عدالت و توسعه نمی دانستند که این پیروزی ترکیه را در چه مسیری قرار می دهد؟ این انتخابات عملاً ترکیه را در جنگ با پ.ک.ک قرار داد.امروزی بخش اعظمی از امواج خشونت وترور و حمام خون که در ترکیه ایجاد می شود، ناشی از اقدامات مقابله به مثل کرد های پ.ک.ک و حزب منشعب آن یعنی حزب مدافع خلق ها (ی.پ.ک) است که از تحرکات ایذایی حزب عدالت و توسعه و فوبیای استقلال طلبانه آن ناشی می شود.
اما در باب سناریوی تلاش برای استحکام و تقویت پایه های قدرت اردوغان که از زمان استعفای احمد داوود اوغلو از مقام نخست وزیری و روی کار آمدن بن علی ییلدریم رقم خورد،این نکته در خور توجه است که رهبران حزب عدالت و توسعه بیشتر از آنکه بخواهند به مستحکم کردن دژهای امنیتی کشور باشند،اعم مساهمت خود را به استحکام قدرت اردوغان معطوف نموده،به گونه ای که حتی سیاست خارجی این کشور نیز ماجراجویی های خود را در منطقه کم کرده و عملاً تنها به ریاست و استحکام پایه های آن روی آورده است.طبیعی است که این تغافل بی پایه و اساس رهبران حزب عدالت و توسعه فرصت را در اختیار همه گروه های رقیب از جمله: پ.ک.ک و گروه های تندروی داعش و النصره قرار دهد. هم اینک به جهت بروز خلا های امنیتی حضور همه این گرو ه های مزبور همانند یک بمب انتحاری فضای سیاسی و اجتماعی این کشور را در معرض انفجارهای تصاعد یافته تروریستی قرار داده است.
رهبران حزب عدالت وتوسعه برای برون رفت از وضعیت موجود چاره ندارند که در راهبرد های اعلامی و اعمالی خود تجدید نظر کنند.بخش اعظمی از این تجدید نظر طلبی ها باید متوجه نوع برخورد با کرد ها و داعش باشد.در این ارتباط رهبران حزب عدالت و توسعه باید ضمن آشتی ملی با کردها از راهبرد تغییر رژیم سوریه صرف نظر کنند و باید به این پندار اشتباه که می توان با ابزاری به نام داعش در برابر کردهای سوریه، عراق و ترکیه ایجاد توازن کرد پایان دهند و مبارزه با تروریسم و داعش را جدی بگیرند و فوبیای استقلال طلبی کردی نباید باعث شود دولت ترکیه از انجام این کار باز بماند.در غیر این صورت ترجیع باز هم انفجار و باز هم ترکیه داستان مکرر و پایان ناپذیر نظام سیاسی ترکیه خواهد بود.