بیماری هلندی در اقتصاد سیاسی و پیامد های آن
اقتصاد سیاسی عبارتست از علم قوانین تولید و توزیع نعمات مادی در مراحل مختلف تکامل جامعه انسانی. در نگاه دیگر اقتصاد سیاسی یک روش مطالعه علمی درباره پدیدههای اجتماعی است. این رهیافت بر وجود ارتباط میان مولفههای سیاسی و اقتصادی در شکل دادن به پدیدههای اجتماعی مبتنی است. به همین دلیل اگرچه اغلب زیرمجموعه علم اقتصاد دانسته میشود، باید آن را چیزی فراتر از علم اقتصاد محض دانست. در سطحی دیگر،اقتصاد سیاسی شاخهای است از علوم اجتماعی که قوانین مربوط به تولید و توزیع درآمد و ثروت و اثرات آنرا در مراحل مختلف رشد و توسعه جامعه بشری مورد بررسی قرار میدهد. اغلب مباحثی که امروزه در علم اقتصاد مورد بررسی قرار میگیرد، در گذشته در قلمرو اقتصاد سیاسی بطور پراکنده مطرح میشدهاست. نخستین بار، اصطلاح اقتصاد سیاسی توسط پیروان مکتب مرکانتیلیسم (سوداگری) عنوان گردید و سپس مورد بحث علمای کلاسیک اقتصاد نظیر پتی و کنه آدام اسمیت، دیوید ریکاردو و سی قرار گرفت.
بیماری هلندی Dutch Disease یکی از مباحث اصلی در حوزه اقتصاد سیاسی است. بیماری هلندی در سال ۱۹۷۷ توسط مجله Economist برای توصیف رکود بخش صنعتی در هلند بعد از کشف گاز طبیعی در دهه ۱۹۶۰ بهکار گرفته شد. این مفهوم اقتصادی تلاش میکند رابطه بین بهرهبرداری بیرویه از منابع طبیعی و رکود در بخش صنعت را توضیح دهد.مزید بر این، این مفهوم بیان میدارد که افزایش درآمد ناشی از منابع طبیعی میتواند اقتصاد ملی را از حالت صنعتی بیرون بیاورد. این اتفاق به علت کاهش نرخ ارز و یا عدم افزایش آن در حد نرخ تورّم صورت میگیرد، که بخش صنعت را در رقابت ضعیف میکند. از پیامد های اصلی بیماری هلندی کاهش ارزش پول داخلی به معنی گرانتر شدن تولیدات کشور در بازارهای بین المللی است و سبب می شود تا کشور موردبررسی قدرت رقابت خود را از دست دهد و به تدریج بازار صادراتی این کشور که در اثر رشد درآمد نفتی صعود کرده بود وضعیت متزلزل و بی ثباتی پیدا کند.از طرف دیگر در شرایطی که کشور برای بهره گیری از درآمد کلان ناشی از صادرات منابع نفتی این حوزه را توسعه می دهد حجم زیادی از منابع تولید از قبیل سرمایه و نیروی کار در این بخش مشغول می شوند و حضور آنها در صنایع دیگر کم می شود. به تدریج تمرکز منابع تولیدی در حوزه نفت و صادرات آن به حدی می شود که فعالیت در دیگر صنایع رنگ می بازد و آن صنایع یا در حد تامین نیازهای اولیه کشور کار می کنند یا اینکه به تدریج تعطیل می شوند. این وضعیت اقتصادی که اثر جابجایی منابع نامیده می شود در کنار اثر مصرفی زمینه را برای کاهش عملکرد صنایع تولیدی و تضعیف صنعتی کشور مذکور فراهم می کند.