سیاست خارجی آمریکا در حوزه دریای خزر
تا قبل از فروپاشی شوروی ، آسیای مرکزی و قفقاز، مناطقی از شوروی به حساب می آمدند وحوزه خزر در بلوک بندی دو قطبی ، از جمله مناطقی بود که کاملا جز بلوک شرق به حساب می آمد. آمریکا و شرکت های غربی هیچ گونه حضوری در این منطقه نداشتند، لذا این منطقه در سیاست خارجی آمریکا از جایگاه و اهمیت زیادی برخوردار نبود. اما بعد از فروپاشی شوروی و باز شدن مناطق آسیای مرکزی و قفقاز به روی کشورها و شرکت های غربی ، این مناطق به ویژه با داشتن نفت اهمیت شایانی پیدا کردند، به طوری که شرکت ها و کشورهای غربی به خصوص ایالات متحده در این منطقه فعالیت های سیاسی ، اقتصادی و حتی نظامی خود را آغاز کردند.آمریکا در حوزه خزر به طورکلی، در پی تامین منافع اقتصادی خویش، آنهم در حوزه انرژی می باشد . همچنین آمریکا درخزر بدنبال این است که بتواند از نقش آفرینی ایران و بعد روسیه در خزر جلوگیری نماید.پس سیاست هایش براساس این دو محور پی ریزی می کند.
سیاست آمریکا در حوزه خزر را می توان به سه دوره تاریخی تقسیم کرد: یکی از فروپاشی شوروی تا 1993 و دیگری از 1993 تا حوادث 11 سپتامبر و سوم پس از 11 سپتامبر. تا سال 1993 غربی ها ازافزایش نفوذ روسیه که می توانست مانعی دربرابر بنیادگرایی اسلامی - ایرانی ایجاد کند حمایت می کردند اما از سال 1994شرایط عوض شد، چشم انداز بهره برداری از منابع انرژی آسیای مرکزی و دریای خزر شرکت های غربی را متوجه سرمایه گذاری های دراز مدت کرد. ازاین رو تحدید قدرت مانور روسیه و ایران و در حاشیه قراردادن این دو کشور مورد توجه قرار گرفت ، درهمین راستا بود که قانون داماتو در سال 1996 و تاکید بر خط لوله باکو - جیحان و بحران چچن همراه با بهره گیری از بحران های اقتصادی و پولی ، در جهت تضعیف این کشور صورت گرفت.پس ازحوادث 11 سپتامبر استراتژی جدیدی شکل گرفت و حضور آمریکا درخزر خیلی جدی تر شد،به طوری که به بهانه مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر ، مانورهای نظامی درخزر با همکاری آذربایجان انجام می دهد ،ایالات متحده به واسطه اختلافاتی که با نظام جمهوری اسلامی دارد سیاست هایی را درمورد ایران اعمال می کند تا از پیشبرد اهداف ایران و همچنین دستیابی این کشور به منافع اقتصادی اش درسطح منطقه جلوگیری کند. ازجمله مناطقی که سیاست های آمریکا تاثیرات زیادی بر منافع ایران گذاشته است خزر می باشد. آمریکا در منطقه خزر اهداف متفاوتی را پیگیری می کند؛ جلوگیری از گسترش بنیاد گرایی اسلامی ، کنترل تسلیحات اتمی و جلوگیری از انتقال آن به سایرکشورها را در وادی سیاسی و امنیتی دنبال می کند . در بعد اقتصادی بدست آوردن نفت و تامین امنیت دراز مدت انتقال آن ،مهمترین هدف آمریکا می باشد
آمریکا در حوزه خزردرصدد است تا نقش برتر خود را نسبت به روسیه و بخصوص ایران داشته باشد ، این باعث شده است که خیلی از سیاست های اقتصادی اش به خودی خود عاملی در جهت عدم تامین منافع ایران باشد به عنوان مثال انتقال مقداری ازنفت خزر از طریق ایران نیز می تواند منافع آمریکا را تامین کند ولی آمریکا در راستای سیاست " همه چیز بدون ایران " مخالف هر گونه نقش آفرینی ایران در این زمینه است.سیاست آمریکا مبنی برهمه چیز بدون ایران، تحولات سیاسی و اقتصادی را در منطقه خزر متاثر ساخته است به گونه ای که از همه چیز، صدای مخالفت آمریکا با ایران به گوش می رسد تا واقعیت و مبناهای منطقی اقتصادی و سیاسی. ایالات متحده آمریکا به عنوان یک قدرت فرا منطقه ای و مداخله گر درخزر ،تلاش می کند کشورهای منطقه را از ایران دور نماید و به هر طریقی مانع تامین منافع ایران گردد .
در مجموع حوزه خزر بعد از فروپاشی شوروی دچار خلاء قدرت سیاسی و اقتصادی شد. بنابر این یک بازی قدرت در این منطقه برای پر کردن این خلاء از جانب کشورها به راه افتاد و ایران نیز به عنوان یکی از قدرتهای منطقه ای در این بازی سهیم شد، اما آمریکا از ابتدای این بازی ، مخالف جدی گسترش نفوذ و نقش آفرینی ایران بخصوص در مورد کنترل بر منابع نفت و گاز خزر بود. این مخالفت آمریکا ریشه در اهمیت حیاتی نفت در سیاست خارجی آمریکا دارد.
منبع: خبر گزاری مهر